جامه پوش: مانتو پوششی است که عمری طولانی را از سر گذرانده است و مدلهای زیادی را به خود دیده است. اما موضوع مدنظر ما تاریخچه کامل این لباس نیست بلکه میخواهیم مدلهای مختلف آن را بعد از انقلاب ۵۷ بررسی کنیم.
قبل از آن تاریخ پوششی به نام مانتو در ایران به ندرت کاربرد داشت. اغلب خانمهای محجبه یا چادر به سر میکردند و یا روسری را همراه با کت دامن یا کت شلوار میپوشیدند. بعد از انقلاب فرهنگی در سال ۶۱، مانتو بیشتر در میان خانمها رواج پیدا کرد و کمکم همهگیر شد. در آغاز راه ترندی وجود نداشت و مانتوهایی که خانمها به تن میکردند شخصیدوز بودند. اما به مرور تولیدیها شروع به دوخت آیتم جدیدی در میان لباسهایشان کردند و آن مانتو بود.
خاستگاه مانتو
مانتو از کلمهی فرانسوی manteau گرفته شده است و معنی آن روپوشی است که بر روی لباس پوشیده میشود. ورود مانتو به عرصه پوشاک را به قرون هفدهم و هجدهم میلادی نسبت میدهند. درست است که در ایران مانتو بعد از انقلاب متداول شد اما این لباس در کشورهای دیگر لباسی کاربردی بود. حتی قدمتش آنقدری هست که نتوانیم گذشتهاش را به زنان یا مردان نسبت دهیم.
کاربرد مانتو در کشورهای دیگر چه بود؟
مانتویی که متداول بود و توسط زنان پوشیده میشد، مدلی بسته و گشاد داشت. این لباس به عنوان پوششی برای افراد پایین دست جامعه استفاده میشد. کسانی که به عنوان کارگر در جایی خدمت میکردند و برای جلوگیری از کثیف شدن لباسهایشان مانتو میپوشیدند. در برخی از منابع نگاه نژادپرستانهای که به این لباس شده است را نقد کردهاند. یعنی اشراف روپوشی مانند مانتوهای یک شکل را بر تن خدمهی خود میپوشاندند تا جایگاه متفاوت آنها را نشان دهند. اما گاهی اشراف هم مدلهایی خاص از آن را برای خود برمیگزیدند و سبکهای مختلف آن را با دوختهای زینتی در مراسم مختلف، به تن میکردند. در بعضی از آثار هنری نقاشی به جا مانده از گذشته، زنان و مردان اشراف را میبینیم که مانتو به عنوان لباس روی آنها بود.
در بعضی از فرهنگها لباسی مانند مانتو برای افرادی که در دادگاه حاضر میشدند تعلق گرفته بود؛ کسانی مانند قضات، وکلا و کارمندان دادگاه.
بههرحال عمر این لباس در کشور زادگاهش به پایان رسید، اما سیاستمداران فرانسوی آن را به بعضی از مناطق و فرهنگهای دیگر دنیا پیشنهاد دادند. بعد از انقلاب ایران و به وجود آمدن نگاهی دیگر در ایران، رابطهای سیاسی فرانسوی آن را به دولت ما هم پیشنهاد کردند که با تغییراتی جزئی پذیرفته شد.
ورود مانتو به ایران
موضوع جالب توجه این است که تا قبل از سلسلهی پهلوی در ایران و حکومت رضا شاه، مردان ایرانی ردایی به تن میکردند که تا حدودی شبیه به مانتوهای امروزی زنان بود. اما با اجباری شدن پوشیدن کت شلوار این لباس خاص و سنتی از میان لباسهای ایرانی رخت بربست. از طرف دیگر با تأسیس مدارس در ایران و جمع شدن مکتبخانهها وقتی که دختران و پسران شروع به مدرسه رفتن کردند لباسهای فرم متحدالشکل برای آنها در نظر گرفته شد که شبیه به مانتوهای امروزی بود.
در مورد استفاده از مانتو در ایران اگر به تاریخ نگاه کنیم میتوانیم ردپایی از آن را در میان پوشش زنان و مردان ایرانی به وفور پیدا کنیم. اما با تغییراتی که در پوشش با گذشت سالها به وجود آمد، به مدت چند سال به فراموشی سپرده شد. موضوعی که امروز در کمد میخواهیم به آن بپردازیم نه گذشتهی چند هزار سالهی آن، که تا حدود چهل سال اخیر را میخواهیم بررسی کنیم. یعنی مدهایی که این سالها این لباس پرکاربرد از سر گذرانده و به خود دیده است را با شما در میان میگذاریم.
مانتو در دهه ۶۰
از عکسها و تصاویری که از دهه ۶۰ از استایل خیابانی و استایل بازیگران در فیلمها به جا مانده یک تحلیل نسبی میتوان بر روی سبک پوشش آن زمان داشت. هنوز منبع کاملا رسمی در مورد مانتو به راحتی پیدا نمیشود. بنابراین باید در میان مشاهدات و نظریاتی که از گذشته وجود دارد جستجو کرد.
همانطور که بالاتر گفتیم در سالهای پیش از انقلاب پوشش مانتو مانند امروز فراگیر نبود. این پوشش تنها در میان دانشجویان دختر استفاده میشد. اما از سال ۶۱ این سبک از پوشش بیشتر در میان جامعه گسترش پیدا کرد. زنانی که با حجاب چادر بودند اغلب عادت داشتند لباسی را که به عنوان استایل انتخاب کرده بودند بپوشند و روی آن بدون استفاده از مانتو و یا روسری چادر به سر کنند. اما از زمانی که پوشش مانتو در ادارات و دانشگاهها کمکم جای خود را باز کرد سبب شد که امروزه همهی زنان اعم از چادری و مانتویی چند مدل مختلف از آن را در کمد خود داشته باشند. از آن زمان مانتو دیگر نه تنها به عنوان حجاب که به عنوان لباس فرم هم مورد استفاده قرار گرفت.
فیلمهایی که منبع الهام مدل مانتو در دهه ۶۰ هستند
از فیلمهای آن دوره که زنان در آن حضور پررنگتری داشتند و دارای محبوبیت در میان مردم بودند تنها به چند مورد میتوانیم اشاره کنیم: مادر (مرحوم علی حاتمی)، پرده آخر (واروژ کریم مسیحی)، شاید وقتی دیگر (بهرام بیضایی)، پرنده کوچک خوشبختی (پوران درخشنده) و دزد عروسکها (محمدرضا هنرمند).
استایل مانتو در نیمه اول دهه ۶۰
از آنجایی که در سالهای نخست سبک لباسها بیشتر قالب و اندازهی بدن بود، مانتو هم از همان استایل الهام گرفته بود. مانتوهایی با آستین بلند که اغلب آنها یا با مچ سر آستین و دکمه بسته میشد و یا به صورت کشدوزی در قسمت مچ ختم میشد. اندازهی بلندی آنها معمولاً یا زیر زانو بود و یا بالای زانو قرار داشت. مدل مانتوها از سبک بارانیها الهام گرفته میشد. جلوی مانتوها یا دکمههای ساده دوخته میشد و یا به صورت جلو بسته بودند. یقهی اغلب آنها مردانه، گرد و یا ایستاده بودند. این پوشش با روسری و یا مقنعههای بلند کامل میشد. در بعضی از مدلها که دامن بلندتری داشتند، کمربندی روی آن یا با قلاب و یا به صورت گرهای بسته میشد. روسریها رنگهای ساده داشتند و جنسیت آنها از پارچههای کرپ بود که زیاد هم لطیف نبودند.
رنگهای متداول در مانتو در دهه ۶۰
رنگ مانتوها در آن دوران بیشتر خاکستری، مشکی، سرمهای، قهوهای و یا اگر قرار بود خیلی روشن باشد به ندرت کرم بود. شلواری که با این مانتوها ست میشد بنابر استایل ترند آن زمان جینها و یا شلوارهای پارچهای گشاد بود. استایل زنان در ایران در آن سالها بیشتر الگو گرفته از استایل زنان اروپایی بود و تا جایی که مجلات مد اروپایی وارد میشد از آنها برای انتخاب استایل الهام گرفته میشد.
تغییراتی که در مدل مانتو از نیمهی دوم دهه ۶۰ شروع شد
از نیمههای دهه ۶۰ کمکم سبک مانتوها تغییر کردند و مدلهای گشاد جایگزین مدلهای فیت شدند. آستینها با چین و یا پیلیهای زیاد به حلقه متصل میشدند و خود مانتوها هم با شانههای برجسته و استفاده از اپلهای بزرگ تغییر زیادی کردند. سر آستینها به صورت پاکتی تا می خوردند و استایلیشها کمی آن را بالاتر میکشیدند. اندازهی قد مانتوها بلند و حتی گاهی تا روی زمین ادامه داشت. اپلهای بزرگ و گرد افراد را چهارشانهتر از اندام خودشان نشان میداد. البته مدلهایی که در استایل مانتو تغییر میکرد خارج از ترند روز اروپا نبود. در آن سالها استایل به سمت اورسایز حرکت کرده بود و در ایران هم این اتفاق روی داده بود. اما رنگهایی که در استایل مد روز اروپا و آمریکا استفاده میشد، رنگهایی متنوع بودند و در ایران کماکان از رنگهای تیره استفاده میشد.
تغییرات در مانتو اندک اندک شکل گرفت
آن سالها به علت جنگ و نبودن واردات، تنوع زیادی در پارچهها و رنگها نبود. رنگها اغلب مانند گذشته تیره بودند و طیف گستردهای نداشتند. مانتوها در جلو دکمه میخوردند و یقههای گرد و شکاری داشتند. نوع دیگری از یقهها هم در مدلها زیاد استفاده میشد و آنهم مدلهای یقه بلیزری و یا انگلیسیهای بزرگ بود. در این مدلها به خاطر بزرگی یقه و همگردی که جلوی مانتو داشت به مدل چهار دکمه شهرت داشت. خود مانتوها مانند آستینهایشان گشاد و دارای پیلی و چینهای زیاد بودند.
تغییراتی که در مدل مانتوها صورت میگرفت هم بیشتر در همان حال و هوای اورسایز بود. به عنوان مثال اورسایز بودن شامل دکمهها هم میشد؛ دکمههای گرد بزرگ در مانتوها بیشتر مورد توجه قرار میگرفتند. از دیگر آیتمهایی که در مانتو استفاده میشد کمربند بود. گاهی این کمربند تنها جنبهی تزیینی داشت و در پشت مانتو با دکمه ثابت میشد. اکنون و در سال ۲۰۲۱ با یک چرخش ترندی بازهم شاهد چنین مدلهایی هستیم. اپلهای بزرگ که اینبار به جای گرد بودن بیشتر تیز و سربالا هستند و در مانتو، بارانی و حتی کتها استفاده میشوند.
مدلهای جدید مانتو در اواخر دهه ۶۰
در اواخر دهه ۶۰ مدلهای جدیدی وارد بازار شدند که کمی با گذشته متفاوت بودند. مانتوهایی که مانند پیراهنها در قسمت کمر و یا پایینتر از کمر دامنی به آن متصل میشد. این دامنها بعضی به صورت پلیسه بودند و بعضی هم به صورت چیندار. رنگها هنوز تیره بودند و شاید در موارد محدودی رنگهای سبز و یا بنفش، به طیف رنگی اضافه شده بودند. اما با همهی اینها بیشتر خانمها ترجیح میدادند از رنگ مشکی استفاده کنند.
تغییرات مانتو در دهه ۷۰
در اوایل دهه ۷۰ مدلها با همان روند اواخر دهه ۶۰ پیش رفتند. اما یکی از تفاوتهای آنها در تنوع پارچهها بود. با پایان یافتن جنگ و تنوع پارچه، رنگهایی که برای مانتو در دسترس قرار گرفتند بیشتر شد. در فیلمها و سریالهای تلویزیونی بعضاً از رنگهای روشن هم برای مانتو استفاده میشد و این روند در سطح جامعه هم شکل گرفته بود. استایل مانتو فقط شامل استایل خیابانی نبود، بلکه در مدارس هم مدلهای مانتو به عنوان روپوش و یا لباس فرم مدرسه، به همین شکل استفاده میشد. در آن دوران یکی از مدلهایی که وارد استایل خانمها شد مدل خفاشی بود. مانتوی خفاشی مدتی بسیار مورد توجه بود و افراد شیکپوش خیلی از این ترند استقبال کرده بودند.
به مرور آستینهای بزرگ و مانتوهای گشاد محبوبیت خود را از دست دادند و استایل به سمت سادگی بیشتر پیش رفت. آستین رگلان یکی از مدلهای محبوب آستین برای مانتو شد و جیبهای بزرگ روی لباس، به عنوان یکی از مدلهای ترندی در مانتو مورد استقبال قرار گرفت. دکمههای بزرگ هنوز هم محبوب بودند و رنگها کماکان تیره استفاده میشدند. اگر در آن سالها وارد یک فروشگاه برای خرید مانتو میشدیم، بیشتر رگالها را رنگ مشکی پر کرده بودند. در میان مانتوها تنها یک یا دو تا از رگالها، به رنگهای دیگر اختصاص داشتند.
دهه ۸۰ و تغییراتی که در مد مانتو چشمگیرتر شد
از اواخر دههی ۷۰ کمی تغییر در روند مانتو به وجود آمد. مانتوهای اورسایز به مرور تنگ و تنگتر شدند و مدلهای تازهی دیگری به عنوان ترند، مورد استفاده قرار گرفتند. یکی از مدلهایی که طرفدار زیادی داشت، مانتوهایی با بالاتنهی تنگ و دامن کلوش و یا پیلیدار بلند بودند. این مدل از مانتو در تنوع رنگ هم پیشتاز بود و رنگهای تازهای را وارد دنیای مد کرده بود. رنگهای آبی لاجوردی، بنفش آمیتیست و چند طیف از سبز از این دسته بودند. البته رنگهای تیره از جمله مشکی، سرمهای و قهوهای هنوز هم جایگاه ویژهای داشتند. در بعضی از فیلمهای سینمایی هنرپیشگان، مانتوهایی با رنگهای روشن حتی سفید به تن میکردند و تغییر استایل کمکم در جامعه پذیرفته میشد.
مدلهای مانتو در فیلمهای سینمایی
از نمونههای فیلمهای سینمایی، میتوانیم به فیلم دو زن خانم میلانی اشاره کنیم. در این فیلم بازیگران، خانمها نیکی کریمی و مریلا زارعی با استایلی به مراتب جذابتر از گذشته مقابل دوربین رفتند. روسریهای بازیگران رنگهای شاد و گلدار داشتند و مانتوها هم مانند گذشته اورسایز نبودند. تغییر رنگها و پذیرفتن آنها از روسریها شروع شده بود و هنوز هم رنگهای شاد به مراتب کمتر شامل مانتوها میشدند.
هر چه به اواخر دهه ۷۰ و اوایل دهه ۸۰ نزدیک شدیم مانتوها تنگتر شدند. این تغییر روند تا جایی بود که در دورهای از زمان مانتوهایی به شکل پیراهنهای مردانه بسیار ترند شدند. برای دوخت این مانتوها، از همان پارچههای چهارخانه و راه راه مدلهای مردانه استفاده میشد. قد این مانتوها کوتاه و تا بالای زانو بود. کنارههای آن هم به صورت دالبری برش میخورد و همان مدل لباس مردانه را تداعی میکرد. در یکی دو سال گذشته هم شاهد مدلهایی اینچنینی بودیم. پارچههای پیچازی و چهارخانه به سبک پیراهن مردانه که برای مانتوهای زنانه بسیار ترند بودند.
دکمههای بزرگ مانتو جای خود را به دکمه مخفی یا منگنه دادند
دکمههای بزرگ کمکم محبوبیت خود را از دست دادند و دکمههای بعضاً مخفی و یا منگنه طرفدار پیدا کردند. مدلهای دیگری که محبوبیت داشتند، اغلب ساده بودند و سبک خاصی در آنها دیده نمیشد. انواع مدلهای تنگ کمر کرستی بسیار پرطرفدار بودند. در کنار آنها مدلهای سادهای که آیتمهای اغراقآمیزی در آنها استفاده نشده بود هم از ترندها بودند. از ترندهایی که در مانتوها جلب توجه بیشتری میکرد، آستینهای کوتاه بود. آستینهای سه ربع در کنار شلوارهایی که قدشان از همیشه کوتاهتر بود و به برمودا شهرت داشتند زیاد دیده میشدند. کسی که مانتویی با آستین بلند تا مچ داشت میپوشید، سعی میکرد تا جایی که امکان داشت آستینش را بالا بدهد.
کشمکش بین مزونداران مانتو و تولیدیها
رنگهای روشن بیشتر در میان سلیقهها جا باز کرده بودند و بعضاً رنگ آبی آسمانی و صورتی و کرم روشن طرفدار زیادی پیدا کرده بودند. از اواسط دهه ۸۰ به بعد کار تولید و طراحی مانتو از دست تولیدکنندگان انبوه به سمت مزونها کشیده شد. تا جایی که تولیدکنندگانی که کمتر حاضر به ریسک تولید مانتو با مدلهای خاص بودند، از میدان رقابت مزونداران مانتو عقب ماندند. مزونداران ایده، پارچه و طرحهای جدید را وارد سلیقهی مشتریان کردند و بازار برای تقاضای مدلهای جدید و خاص روزبهروز داغتر شد.
طرحهای اصیل ایرانی بر روی مانتوها چشمگیر شدند
مدلهای مختلف زیادی را در سالهای اخیر شاهد بودهایم. طرحهای مختلف شامل بر روی آستین، مانتوهای بدون دکمه، انواع پارچههای مدلدار و طرحدار و رنگهای شاد است. با ورود مزوندارانی که تخصص در تولید مانتو دارند، به بازار داغ مدلهای متنوع، بسیاری از تولیدکنندگان تلاش کردند دوباره وارد میدان رقابت شوند و تا حدودی هم موفق بودهاند.
از زمانی که قدمهای جدیدی برای مدلهای مانتو برداشته شد، پیشنهادهای خوبی هم برای آنها داده شد. از جملهی پیشنهادها، استفاده از طراحیهای اصیل ایرانی، طرحهای اسلیمی، مدلها و سوزندوزیهای برگرفته از نقاط مختلف کشور بود. انصافاً مدلهایی که توسط طراحان ارائه شدند و در نمایشگاههای مختلف داخلی به نمایش درآمدند، زیبایی زبانزدی دارند.
در اواخر دهه ۷۰ برندهای خارجی از جمله گوچی و دیور از مدلها، طرحها و نقوش ایرانی مانند بتهجقه در طراحیهای خود استفاده کردند. از آن زمان به بعد بود که طراحان ایرانی متوجه پتانسیل موجود در کشور شدند. بعد از آن بود که شروع به استفاده از این مدلها کردند. این سبک از کارها و نقوش سنتی هنوز هم جای کار زیادی دارند و میتوانند توجه بازارهای جهانی را برای صادرات، به خود جلب کنند.
مونا فریدکیان