جامه پوش: لباس و پوشاک، صرف نظر از كاركرد آن به مثابه محافظ بـدن، در برابـر عوامـل جـوی از وجهـی فرهنگی برخوردار است. اين پديده فرهنگی هنری، متناسب با فرهنگ و جغرافيای اقوام و ملـل، در هر نقطه از جهان به شكلی متفاوت نظام می يابد.
تکتم حسین زاده، طراح و مدرس لباس، درمورد پوشاک سنتی ایران و ویژگی های آن بیان کرد: پوشاک، بارزترين سمبل فرهنگی و مشخص ترين مظهر قومی و سريع الانتقال ترین نشانه فرهنگی است كه به سرعت تحت تأثير پديده های فرهنگ پذيری در بين جوامع گوناگون انسانی قرار می گيرد. به همین دلیل، لباس های سنتی را می تـوان محصـولی فرهنگـی هنـری دانسـت که رنـگ و تـزئینات مثل طراحی ساختار در آن نقش مهمی دارند.
این طراح لباس گفت: اقوام ایرانی که در مناطق مختلف زندگی می كنند هر كدام دارای ويژگی های قومی برجسته ای هستند و تحت عوامل گوناگون از جمله اكولوژيكی منطقه، تن پوش ويژه ای به تن دارند كه در همان نگاه نخست قوميت، حوزه زندگی، زبان و ساير مشخصات فرهنگی و حتی مذهب و اشتغالات اصلی زندگی آنان را در ذهن بيننده تداعی می كنند و شناخته شده ترين اين اقوام عبارتند از آذربايجانی، بلوچی، بختياری، تركمن ها، قزاق ها، خراسانی ها، قشقائی ها، كردها، گيلانی ها، لرها، مازندرانی ها و جنوبی ها.
تکتم حسین زاده ادامه داد: پوشاک در هر منطقه ای، زمينه بسيار مناسبی جهت تأثير و تأثر فرهنگی به حساب می آيد. مثلاً پوشاک زنان جنوب ايران كه به پوشاک «بندری » معروف است متأثر از پوشش ساكنان كشورهای همجوار و شيخ نشين های حاشيه خليج فارس است، زيرا مردم ناحيه جنوب ايران از دير باز تا كنون، ارتباطات دريايی با مردم كشورهای همجوار داشته و يا دريانوردانی از ملل مختلف به دلايل گوناگون در اين ناحيه مستقر بوده اند.
به گفته او، پوشاک زنان و منطقه تا حد زيادی متأثر از نشانه های فرهنگی اقوام و ملل همجوار است و حتی می توان نشانه هايی از پوشاک زنان هند و پاكستان را نيز، در لباس زنان اين منطقه مشاهده كرد و بازمانده نشانه ای از ابتكار زنان پرتغالی را می توان برای ممانعت از سوخت صورت و نوک بينی در اثر تابش شديد نور آفتاب در پوشش زنان بندری ملاحظه كرد.
این مدرس لباس بیان کرد: پوشاک، يكی از نشانه های بارز فرهنگی است كه همواره در معرض تغيير و تحولات قرار دارد. در شكل گيری و تركيب پوشاک محلی هر قومی عوامل عمده زير دخالت دارند:
- مذهب
- شرايط و عوامل طبيعی
- نوع معيشت مسلط و فعاليت های جنبی توليد
- منزلت اجتماعی
- جغرافيا نيز، در اين نوع پوشاک سنتی بسيار مؤثر است. بديهی اسـت كـه پوشاک سنتی زنان در اقليم های گوناگون ايـران تعـداد عناصـر مشـابهی نـدارد و ايـن قطعـات، متناسب با جغرافيای منطقه، كمتر يا بيشتر می شوند و همواره مردم مختلف در گوشه و کنار دنیا سعی کرده اند لباس سـنتی خـود را حفـظ کنند و بدون شک، این وظیفه درباره ما ایرانیان نیز صدق می کند که به سنت های پـسندیده پوشش در قطب های مهم کشورمان برگردیم.
او با اشاره به اهمیت بررسی پوشش محلی کشور گفت: بررسی پوشش محلی کشور از این جهت اهمیت دارد که می توان اطلاعاتی در رابطه با سیر تحولات تاریخی، اعتقادی، اجتماعی، فرهنگی و … یک قوم یا تمدن کسب کرد. در نتیجه، متناسب با نژاد مردمان، فرهنگ، دين، اقتصاد و اقليم هر سرزمين، عناصر و ويژگـی هـای لبـاس آنان به منزله يكی از نمادهای ارتبـاط اجتمـاعی مهـم قابـل مطالعـه اسـت و به همین دلیل، پوشـاک سـنتی در سرزمين ايران نيز، متأثر از مؤلفه های يادشده است.
تکتم حسین زاده ادامه داد: عناصـر اصـلی پوشـاک سـنتی زنـان ايران با ويژگی های خاص آن ها را می توان در سه گـروه اصـلی مطالعـه كـرد كـه عبـارت انـد از:
- سرجامه ها
- تن جامه ها
- پاجامه ها
پوشاكی كه برای پوشاندن روی و مـوی يـا كـل انـدام و روی لباس های ديگر استفاده می شود؛ سرجامه، پوشاکی است كه به طور مشخص، بـرای پوشـاندن نـيم تنـه بـالا استفاده می شود؛ تن جامه، پوشاكی كه نيم تنه پايين را پوشش می دهد بـه عنـوان پاجامـه گروه بندی شده است.
این طراح لباس افزود: مهم ترين ويژگی لباس سنتی ايرانی، ضمن ايجاد پوششـی كامل، همواره متضمن وقار و زيبايی اندام انسانی بوده است؛ مميـزهایی كـه وجـه افتـراق لبـاس سنتی اقـوام از لبـاس هـای غيرسـنتی اسـت.