جامه پوش: موهای گرد کوتاه، عینک بزرگ مشکی؛ در دنیای مد و لباس این نشانهها بسیار آشناست؛ آنا وینتور نامی آشنا که سالیان سال است، همانند فانوس دریایی راهنمای اهالی مد و لباس است.
کسی که خط مشی طراحان و هنرمندان این عرصه را، از مبتدیان تا حرفهای ترینها مشخص میکند، سردبیر ارشد مجلهی ووگ؛ vogue .
آنا قبل از وینتور شدن
او در سوم نوامبر (November) سال ۱۹۴۹ در لندن متولد شد. پدر او چارلز وینتور (Charles Wintour) سردبیر وقت مجلهی (Evening Standard) و مادرش الینور وینتور (Eleanor Wintour) دختر یکی از اساتید حقوق دانشگاه هاروارد بود، الینور به همین دلیل به مسائل حقوق بشر علاقه داشت. نام آنا از روی نام مادربزرگ مادریش انتخاب شده است؛ آنا بیکر ( Anna Baker) . پدر و مادر آنا بعد از ۳۹ سال زندگی مشترک و داشتن پنج فرزند در سال ۱۹۷۹ از یکدیگر جدا شدند. نامادری آنا، آدری اسلاتر (Audrey Slaughter) هم از نویسندگان و ناشران بنام انگلستان بود.
پسر بزرگ چارلز وینتور یعنی برادر بزرگ آنا، در یک تصادف رانندگی در کودکی فوت کرد. در حال حاضر برادر دیگر آنا، پاتریک وینتور (Patrick Wintour) از دبیران سیاسی روزنامه گاردین است. تنها خواهر آنا، نورا (Nora) و برادر دیگرش جیمز (James) در شورای محلی لندن و موسسات غیر دولتی مشغول بکار هستند.
با نگاهی ساده به گذشتهی این اسطوره میتوان متوجه شد؛ که نویسندگی و روزنامه نگاری میراث خانوادگی وینتور است. آنا در سال ۱۹۸۴ با دیوید شفر (David Shaffer) روانشناس کودک ازدواج کرد و در سال ۱۹۹۹ و با داشتن دو فرزند از دیوید جدا شد.
از خبرنگاری تا مد
فرشتهی دنیای مد، حدود پانزده سال داشت، که برای اولین بار مشغول به کار شد؛ پدرش در پی علاقهی آنا به دنیای مد، کار کردن در فروشگاه بیبا (Biba) را به او پیشنهاد داده بود. در آستانهی وارد شدن به دانشگاه بود؛ که اعلام کرد نمیخواهد ادامهی تحصیل بدهد و تمایل دارد وارد دنیای روزنامه نگاری شود. در همان سال ها به توصیهی خانواده در کلاس های مربوط به مد شرکت و قبل از اتمام دوره آن را رها کرد. آنا معتقد است : مد یادگرفتنی نیست، بلکه از درون فرد نشات میگیرد. آنا همچنان در تلاش بود تا راهی برای ورود جدی تر به دنیای مد پیدا کند.
دنیای مجلات مد
در سال ۱۹۷۰ آنا به عنوان دستیار در مجلهی هارپربازار Harper’s Bazar استخدام شد. در همان زمان هم دائم به همکاران خود میگفت که میخواهد در ووگ کار کند. رویای کار کردن در مجلهی ووگ از ابتدا در ذهن آناوجود داشت. در آن زمان او با تیزهوشی و آینده نگری همهی تلاش خود را برای برقراری ارتباط و آشنایی با عکاسان، نویسندگان و تاثیرگذاران دنیای مد میکرد. پس از مدتی او شغل خود را رها کرد، به نیویورک مهاجرت و زندگی جدیدی را آغاز کرد. در سال ۱۹۷۵ او در مجلهی هارپر بازار در نیویورک به عنوان نویسندهی مد مشغول به کار شد. راه حل های نوآورانهی آنا سبب شد، تا بعد از نه ماه سردبیر او را استخدام کند.
پس از مدتی و با کمک دوستانش سردبیر نشریهی ویوا (Viva) شد ، مجلهای برای بانوان. این اولین سمت سردبیری او در دنیای مد بود و او میتوانست دستیار شخصی داشته باشد، پس از آن، شخصیت سختگیر آنا به عنوان رییس شکل گرفت.
تا سال ۱۹۸۰ او زمان کوتاهی را تصمیم گرفت تا کمتر کار کند. او در این زمان میان پاریس و نیویورک در رفت و آمد بود. در سال ۱۹۸۰ به کار بازگشت و وارد نشریهی ساوی Savvy شد. اما همچنان به آرزوی دیرینهی خود نرسیده بود. یکی از همکاران قدیمیاش مصاحبهای را با گریس میرابلا (Grace Mirabella) سردبیر وقت ووگ ترتیب داد؛ و آنا را قدمی به ووگ نزدیک تر کرد.
ووگ؛ آرزوی دیرینه
سه سال بعد آنا به شرکت کندن است( conde nast) ناشر مجله ی ووگ، مراجعه کرد،پس از کشمکشهایی با حقوق دوبرابر، به سمت اولین مدیر خلاقیت ووگ درآمد. مدیر خلاقیت تعریف خاصی نداشت، آنا با جسارتی که داشت اغلب تغییراتی در مجله بوجود میآورد. آن هم بدون اطلاع سردبیر میرابلا.
سرانجام در سال ۱۹۸۵ آنا وینتور، سردبیر ارشد ووگ بریتانیا شد. آنا تغییرات زیادی در ووگ بوجود آورد اما در سال ۱۹۸۷ به نیویورک بازگشت. در آن زمان مجله در مقایسه با رقبایش وضعیت خوبی نداشت و کندن است امیدوار بود تا آنا آن را بهبود ببخشد. آنا این بار هم همه را شگفت زده کرد، در هفته اول حدود دو میلیون دلار از درآمد مجله که از راه عکاسی و تبلیغات به دست میآمد را کنسل کرد. هر چند در ابتدا این تغییرات مفید نبود، اما اثرات طولانی مدت مثبتی برای مجله داشت و ده ماه بعد آنا سردبیر ارشد ووگ آمریکا شد.
در ووگ آمریکا نیز آنا تغییرات بنیادی بوجود آورد. طراحی روی جلد مجله را تغییر داد. انقلابی بوجود آورد و دیگر هنرمندان و سلبریتی ها را روی جلد نیاورد، در اولین شماره از ووگ آمریکا پس از سردبیری آنا وینتور تصویری از یک مدل نوزده ساله را دیدیم، که یک جین ۵۰ دلاری را همراه به همراه کت گران قیمتی از برند کریستین لاکروا(Christian Lacroix) به تن داشت. کنار هم گذاشتن آیتم های گران و ارزان قیمت از کارهای مورد علاقهی آنا بود و همین ساختار شکنی ها فروش بالای مجله را به همراه داشت. آنا تا به امروز همیشه از استعدادهای جوان حمایت کرده و به جوانان میدان داده است.
این ساختار شکنیها سبب خروج ووگ از رکود شد و مجله از رقبای خود پیشی گرفت. پس از افزایش فروش ووگ و اثبات کارآمدی و خلاقیت آنا کندن است ریاست تمام نسخههای جهانی ووگ را به دست آنا وبنتور داد. اینچنین بود که آنا دنیای مد و لباس را در دست گرفت.
آنا وینتور از سال ۱۹۹۵ میزبان مراسم مت گالا است و هر سال آن را با تمی متفاوت و خلاقانه برگزار میکند.
شیطان هم پرادا میپوشد، پرفروش ترین رمان سال ۲۰۰۳ به نوشتهی لارن ویزبرگر (Lauren Weisberger) است. لارن در این رمان خاطرات ده ماهی که دستیار آنا وینتور بوده را نوشته است. این رمان در سال ۲۰۰۶ تبدیل به فیلمی خارقالعاده با بازی مریل استریپ (Meryl Streep) در نقش آنا وینتور شد. هر چند این فیلم تماما براساس واقعیت و البته داستان کتاب شکل نگرفته است و تغییراتی برای داشتن یک سناریو خوب برای فیلم در آن ایجاد شد.
این فیلم تمام زرق و برق و زیبایی که یک علاقمند به دنیای مد احتیاج دارد را داراست. اگر کمی به روزنامه نگاری و مد علاقمند باشید این فیلم شما را میخکوب میکند! سختگیری دقت و نکته سنجی آنا چیزیست که تمامی ما به آن احتیاج داریم. دیالوگ کلیدی در فیلم وجود دارد: یک میلیون دختر برای این شغل می میرند، براستی که ممکن است یک میلیون دختر برای دستیاری آنا وینتور و یادگیری از او بمیرند.
زن شیطانی یا فرشتهی مد؟
آنا بسیار دقیق و سختگیر است. او از تمامی همکاران خود در ووگ میخواهد تا همیشه مرتب و آراستهو در حفظ وزن و سلامتی خود کوشا باشند . او برای سه سال آیندهی کاریاش برنامه ریزی دارد. او کمدی از لباس با پارچههای طرح دار دارد و هر روز صبح برای راحتی و سرعت در انتخاب یکی از آنها را میپوشد و به محل کارش میرود. تمامی طراحان همیشه از نظرات آنا استفاده میکنند و حدود سی سال است که او مهمترین فرد در صنعت سیصد میلیارد دلاری مد است.
آنا وینتور تا به امروز از خزهای طبیعی استفاده، حمایت و حتی در مجله آنها را تبلیغ میکند، این کار آنا اعتراضات زیادی را در پی داشت، اما او معتقد است خزهای مصنوعی خیلی بیشتر برای طبیعت مضر هستند.
در مصاحبه ای از آنا پرسیده شد که به نظر او کتواک ها از گذشته تا اکنون چه تغییری کرده است؟ آنا معتقد بود در گذشته کت واکها حدود سه ساعت طول میکشید و در سکوت کامل برگذار میشد. خانومها با لباس شب و دستکش و آقایون در کت و شلوار و به همراه پاپیون وارد مراسم میشدند. اما امروزه پاپاراتزی ها، نویسندگان و عکاسان تمامی خبرهای دنیای مد را به کل جهان منعکس میکنند. فشن از یک دنیای کوچک، تبدیل به یک جریان جهانی شده است.
آنا معتقد است فشن تغییر میکند، فشن در ارتباط با تغییر کردن است. این اصل و رسالت صنعت است. این دو را( فشن و صنعت) نمیشود از هم جدا کرد.
عینک شنل، موهای گرد کوتاه
شب یا روز محیط باز یا بسته برای آنا اهمیتی ندارد. او را در اکثر مواقع با عینک مشکی بزرگ شنل (Channel) میبینید. او دلیل جالبی برای استفاده از این عینک دارد. آنا خیلی زیاد کار میکند و گاهی ممکن است خستگی در چشمانش پیدا باشد. او برای پنهان کردن این خستگی از عینک آفتابی اش استفاده میکند. همچنین او معتقد است نظرات انسان از چشمان او پیداست و گاهی زمان دیدن فشن شو ها عینک میزند، تا نظرش از همگان پنهان بماند. همچنین موهای گرد کوتاه آنا از چهارده سالگی همراه او بوده و نمادی از آنا شده است.
الهام شادکام