جامه پوش: خیلیها معتقدند یقه حکم قاب را برای پوشاک بالاتنه دارد و از زمانی که به عنوان زره محافظ گردن کارایی داشته تا زیبنده پیراهنها، تحولات بسیاری را پشت سر گذاشته است. بسیاری از یقههای امروزی از نوار مستطیلی کتانی دور گردن در پیراهنهای قرن شانزدهم اقتباسشدهاند؛ روفهای مجزا در کنار یقههای متصل.
واقعیت آن است که طراحی و دوخت یقهها، راه طولانی را پیموده و از انقلاب صنعتی تا عصر فناوری دستخوش تغییرات تکاملی متعددی شده است. این ویژگی یقهها با روفهایی شروع شد که به بزرگی یک بشقاب بودند. اساساً برای درک تاریخچه یقهها و دلیل پیدایش آنها، باید به اواسط قرن پانزدهم بازگردیم، زمانی که یقه برای نخستین بار در دنیای غرب ظاهر و به یقه روف معروف شد. همان اتفاقی که به نظر میرسید افراد یک آکاردئون به دور گردن خود پیچیدهاند.
اما یقه چیندار از اواسط قرن شانزدهم تا اواسط قرن هفدهم در اروپا مد و نشانه اشرافیت بود.
در قرن نوزدهم، یقه روف تا حدی محبوبیت خود را از دست داد زیرا زنانهتر به نظر میآمد. در این زمان یقه گلادستون جای خود را در تاریخ باز کرد. این نام پس از پوشیدن ویلیام ادوارد گلادستون که در آن زمان نخستوزیر بریتانیا بود، برای این یقه انتخاب شد که به نوعی تداعی کننده یقه بالدار است که امروزه پوشیده میشود.
هانا مونتاگ در سال 1827 یقه جداشدنی را اختراع کند. او ثروتمند نبود و از شستن لباسهای شوهرش خسته شده بود. او یقه جداشدنی را بهترین راه برای داشتن یک یقهسفید براق درحالیکه دیگر نیازی به شستن مکرر لباس باشد، میدانست.
اما اختراع ماشین لباسشویی به مرور موجب رفتن یقه جداشدنی از خاطرها شد. حالا دیگر مردم میتوانند لباسها را سریعتر و راحتتر بشویند و این باعث میشود یقهجدا شونده، جذابیت کمتری داشته باشد.
نخستین یقه پلاستیکی در قرن نوزدهم اختراع شد جایی که مواد سلولوئیدی برای سفت کردن یقه به کار رفتند. درحالیکه این یقه برای حفظ فرم عالی بود اما معایبی نیز دارا بود از جمله آنکه کشش لازم را نداشت.
تا دهه 1920 پیراهنهای یقهدار تقریباً همیشه سفید بودند تا اینکه شاهزاده ولز (ادوارد هشتم) تصمیم گرفت رنگ و الگوهای بیشتری به یقه لباسهای خود اضافه کند. او در آن زمان یکی از رهبران محبوب مد بود و رویکردهایش، تغییرات بزرگی در عرصه طراحی و دوخت لباس مردانه ایجاد کرد.
در اواسط قرن بیستم یقههای نوکتیز، یقههای گرد و گاه یقههای چندمنظوره مد شدند البته که در همان دوران، تاپهای چوگان با یقه نرم توسط ژان رنه لاکوست، بازیکن تنیس ساخته شد. ژان از لباسهای ورزشی که در آن زمان پوشیده میشد خسته شده بود، بنابراین پیراهن لاکوست را برای پوشیدن در مسابقات تنیس آزاد ایالات متحده در سال 1926 توسعه داد. از این نقطه به بعد، یقهها با طراحی متفاوت از قبل، چه در رویدادهای غیررسمی و چه رسمی، دیده شدند.
به هر تقدیر، تغییر و تحولات دنیای یقهها تا به امروز به عوامل مختلفی بستگی داشته و با تجاری شدن عرصه مد، شاهد ظهور مدلهای متنوعی از یقه در لباسهای مختلف و ترندهای سال هستیم در حالی که عواملی که به مد دامن میزنند، مدام در حال تغییر هستند و ما آیندهای را میبینیم که در آن گزینههای بسیاری برای بیان سبک شخصی وجود دارد.
حتی ما آیندهای را میبینیم که یقهها بیش از هر زمان دیگری معانی مختلف را تداعی میکنند و البته هنجارها و سنتها، دست رد به سینه برخی از مدلها خواهند زد. همچنین از فناوری برای ارائه پارچههای مقاوم در برابر لکه و چروک در دوخت یقهها بهره برده شود.