جامه پوش: آخرین بحران مالی جهانی به ما آموخت که پایداری در مواقع بحرانی، خطرات زیادی را پشت سر می گذارد. کولی وونگ (Qiulae Wong)، رئیس بازاریابی یکی از مجلات اینترنتی در این مطلب مشخص می کند که چرا باید این بار هم پایداری از محیط زیست مورد توجه قرار گیرد.
به نظر می رسد که بحث پایداری در سال های اخیر توانسته به بطن جامعه جهانی راه پیدا کند، اما این جنبش چندین دهه است که در حاشیه جامعه فوران کرده است.
سال های 2018 و 2019 نخستین باری نبود که اعلام کردیم «پایداری در مسیر اصلی خود جریان دارد». اوایل و اواسط قرن بیستم، پیمان جهانی سازمان ملل متحد (UN Global Compact) برای ما چارچوبی را برای تجارت پایدار و مسئولیت پذیرانه پدید آورد.
این پیمان افرادی مثل ال گور (Al Gore) (فعال محیط زیست و سیاستمدار آمریکایی) را به ما شناساند و سبب ساخت مستندی به نام «یک حقیقت ناراحت کننده (An Inconvenient Truth)» گردید.
حتی باعث پیدایش انجمن مد اخلاقی (Ethical Fashion Forum) در سال 2006 شد که فرزند آخرین رنسانس زیست محیطی بود. همه نشانه ها به یک تغییر مثبت در نحوه رویکرد کسب و کارها اشاره داشتند.
در همین رابطه بخوانید:
تا زمانیکه بحران مالی جهانی (GFC) در سال 2008 آغاز شد، این شرایط ادامه داشت. پس از سپری کردن ناامیدی و حرکت به سمت بازسازی اقتصاد جهانی، کسب و کارها به شرایط آشنا و راحت نظام سرمایه داری و رشد همیشگی بازگشتند. آنها در جهت پایداری و عملی سازی استراتژی های CSR به دفاتر خودشان اقدامات مثبتی انجام دادند.
در طول این دهه معروف به «باز سازی»، انتشارکربن همچنان به رشد خود ادامه داد، مصرف شتاب بیشتری گرفت و ما از مزایای فزاینده رضایت فوری برخوردار شدیم تا اینکه فاجعه هایی مثل سقوط ساختمان رانا پلازا در سال 2013 رخ داد. این حوادث ما را نسبت به راهی که در پیش گرفته بودیم هوشیار کرد، اما به قیمت هزینه انسانی منجر گردید.
زمانیکه «تأثیر گرتا (Greta)» به خانه ها و آگاهی جمعی ما راه پیدا کرد، این مسیر با مشکلاتی رو به رو بود (گرتا فعال محیط زیست سوئدی است که به خاطر فعالیت برای آگاهی سازی جهانی در مورد خطرات ناشی از تغییرات اقلیمی و به دلیل سوال از سیاستمداران برای پاسخگویی درباره عدم اقدام خود در مورد بحران آب و هوایی مشهور است.).
اخیراً کسب و کارها شروع به طراحی مجدد نیت های خیر خواهانه اوایل دهه ۲۰۰۰ خودشان کرده اند. برخی از بزرگترین نام های عرصه مد علناً و آشکارا متعهد به اهداف زیست محیطی علم محور شده اند و به اتحادیه های جهانی و منطقه ای حقوق کارگران ملحق گردیده اند. با این حال درست در وقتی که منتظر به ثمر نشستن این وعده ها بودیم، بار دیگر جهان با امتحانی دیگر، یعنی کووید- ۱۹ مواجه شد.
حال این اتفاق چه معنایی برای آینده پایداری و اخلاق در تجارت دارد؟ آیا بار دیگر با وجود تمام ایده های «خوبی که داریم»، باز سر جای اولمان بر می گردیم؟ یا اینکه این بار می توانیم ضمن بازسازی اقتصاد از تجارت پایدار هم حراست کنیم؟ به نظر می رسد این بار مسیر متفاوت تر از قبل است، زیرا سه روند قابل توجه به چشم می خورد که احتمالاً تحولات کسب و کارها را به سمت بهتر شدن سوق می دهند و بحران فعلی باعث تقویت آنها می شود.
نخستین مورد قدرت مصرف کننده است. قبل از شروع بحران کووید- 19، نشانه هایی واقعی به چشم می خورد که نشان می داد نقش مصرف کننده آگاه در شکل گیری نحوه فعالیت کسب و کارها روز به روز پر رنگ تر می شود. جنبش های جهانی مانند عصیان نابودی (Extinction Rebellion)، انقلاب مد (Fashion Revolution) و اعتصاب مکتبی آب و هوا (School Strike for Climate)، میلیون ها نفر را دور هم جمع کردند تا مردم و کره زمین را در اولویت قرار دهند.
کسب و کارها صدای این اعتراضات را می شنیدند. هفته های مد SS’20، نشانه هایی از پیشرفت را نشان می داد و قرار بود اجلاس مد کپنهاگ (Copenhagen Fashion Summit) در مراسم سال 2020 خود در مورد موضع بحث برانگیز و در عین حال سرنوشت ساز رشد (یا کاهش رشد) بحث کند که متعاقباً به تعویق افتاد.
ممکن است بحران کووید- ۱۹ این جنبش را بیش از پیش تقویت کند، زیرا مصرف کنندگان دوباره به معنای حفاظت واقعی از جامعه خود و جامعه جهانی پی برده اند. مصرف کنندگان بیش از هر زمان دیگری احساس قدرت می کنند و خواهان در پیش گرفتن رویه های اخلاقی توسط کسب و کارها هستند.
ثانیاً دولت ها و رهبران جهانی سریعاً متوجه شده اند سیستم هایی که به اندازه کافی توانایی محافظت از جامعه آنها را ندارند نمی توانند بحران را نیز تحمل نمایند و زیر بار بحران کمر خم می کنند. کووید- ۱۹ پتانسیل تغییر شکل نظام سرمایه داری و نقش هایی را دارد که دولت ها در راستای ساخت یک جامعه مقاوم و برابر ایفا می کنند.
ممکن است زنجیره های تامین در همه جا به دلیل لغو سفارشات متحمل ضرر و زیان شده باشند، اما قانون گذاران باید به این نتیجه برسند که خرده فروشان در مواقع بحرانی وظیفه مراقبت از زنجیره های تامین خود را برعهده دارند و باید از نظر قانونی ملزم به اجرای آن باشند.
سرانجام نسل الهام بخش کارآفرینان هدف محور به شکوفایی خود ادامه خواهند داد. کارآفرینان از انتظار برای سیستم های بروکراسی جهت حل مشکلات عاجل اجتماعی و زیست محیطی خسته شده اند، لذا دست به دامان این فرصت خواهند شد و از این فضا برای پیشبرد اهداف خود استفاده خواهند کرد. آنها نشان می دهند که تجارت باید مسئولیتی فراتر از سودآوری داشته باشد و کسب و کار باید در خدمت جامعه ای باشد که در آن فعالیت می کند.
کسب و کارها با ظهور موج جدیدی از مصرف کنندگان دلسوز که دوباره به اهمیت مراقبت از سالخوردگان، لذت یک طبیعت گردی محلی، و ارزش آموزش برای کودکان پی برده اند، به انطباق خود با این ارزش ها و منفعت رسانی به جامعه ادامه خواهند داد.
بنابراین ما یک انتخاب داریم. و این هنوز هم یک انتخاب است، زیرا آینده کاملاً به ما وابسته است.
ما می توانیم تصمیم بگیریم که به راه و روش خود قبل از بحران کووید- ۱۹ برگردیم و یا اینکه می توانیم از اشتباهات گذشته درس بگیریم و از این فرصت برای انجام کارهای متفاوت استفاده نماییم.
منبع: commonobjective