لختی تأمل در مقابل یک لباس
جامه پوش: جردن راث، تهیهکننده تئاتر و از طرفداران صنعت مد معتقد است بیشتر ما آدمها، کمتر در مقابل یک لباس میایستیم و میگوییم میخواهم تو را درک کنم.
کوتور، یک بازار خاص در دنیای مد است که به باور خیلیها، زیر سلطه برندهای بزرگی همچون شانل و دیور قرار دارد اما میتوان به این بُعد از مقوله مد و لباس از دیگر زوایا نیز نگاه کرد.
جردن راث، تهیهکننده تئاتر که خود را از طرفداران مد میداند، در مقایسه ابعاد هنری این عرصه جهانی با دیگر هنرها همچون هنرهای تجسمی و تئاتر میگوید: «شکلی از جاهطلبی در کوتور وجود دارد و آن همان چیزی است که میتواند بالاترین سطح از بیان هنرمندانه یک محصول در این صنعت باشد و آنچه هنرمندان صحنه جهانی مد قادر به خلق آن هستند و آنچه در آثار طراحانی همچون ژان پل گوتیه، هایدر آکرمن، ویکتور و رولف، شیاپارلی و آیریس ون هرپن تاکنون دیده شده، کاملترین شکل از بیان هنر آنهاست. بااینهمه، کوتور در بهترین حالت خود امری افراطی است؛ افراط در آنچه هر هنرمند میتواند خلق کند.
این موضوع با ترندهای جهانی و آنچه در فروشگاههای بزرگ به فروش میرسند، مغایر است. این بعد هنری جریان حاکم بر صنعت مد را نشان میدهد و مردمی به سراغش میروند که علاوه بر دارا بودن سرمایههای اقتصادی، برای هنر نیز ارزش قائلاند و به دنبال درک آثار هنری و ارزشگذاری روی آن هستند. اغلب اگر در مقابل یک تابلو بایستیم، به خود میگوییم که ایکاش معنا و مفهوم پشت آن را درک میکردم اما بیشتر ما آدمها، کمتر در مقابل یک لباس میایستیم و میگوییم، میخواهم تو را درک کنم. و این همان چیزی است که کوتور ما را به انجام آن دعوت میکند. اینکه عمیقتر در دریای مد غواصی کنیم.»
امروزه خانههای مد در سراسر جهان این وجه از صنعت مد را نمایندگی میکنند که گاهی مد و محصولاتش به دسترسی دموکراتیک بها نداده و این درست همان نقطهای است که رویکرد هنرمندانه در مدیریت مد را به رخ خواهد کشید.
اما با تکیه بر توصیف جردن راث از کوتور، چه تعداد از ما حاضریم که یک لباس را همچون اثری هنری مشابه با یک تابلو نقاشی در گوشه اتاقمان قرار دهیم تا دیگران نیز همچون خود ما از تماشای آن لذت ببرند و درباره چرایی و چگونگی خلق آن پرسوجو کنند.
لزوم پاسخگویی به این پرسش آنجایی بیشازپیش قوت میگیرد که بدانیم در سرزمینی زندگی میکنیم با قدمت بسیار زیاد در زمینه طراحی و دوخت لباس با طیف وسیعی از دوختهای سنتی که متأسفانه در اغلب موارد، گالریداران و موزهداران هم آنها را بهعنوان یک اثر هنری قبول ندارند و بهندرت در رابطه با میزان و درجه اهمیت، مد و هنرمندانش را در کنار و هم تراز با دیگر حوزههای هنری همچون تئاتر، موسیقی و هنرهای تجسمی قرار میدهند.