رهبران صنعت مد و توجه به اقتصاد
جامه پوش: مد بهمثابه سبک زندگی از دیرباز جایگاه ویژهای در میان مردمان کشورهای مختلف داشته و افراد در هر سطح طبقاتی اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی لاجرم مشتری و مخاطب محصولات این صنعت هستند.
در این میان، مسئله طراحی و تولید پوشاک بهعنوان یکی از ارکان هنر صنعت فشن به شمار میرود که آنهم سالهاست با نگرانیهای متعددی همراه بوده و این روزها بیشتر با چالشهای ژئوپولتیک، گرانی و تورم دستوپنجه نرم میکند.
این مسئله در کشور ما نیز مشهود بوده و تورم و گرانی بهشدت رفتار مصرفکنندگان را تحت تأثیر قرار داده است؛ هرچند بخش طراحی و تولید البسه لوکس و پوشاک ورزشی در این زمینه استثناست و پیشبینیها حاکی از آن است که بخش لوکس همچنان قوی خواهد ماند و مصرفکنندگان مرفه کمتر تحت تأثیر تورم قرار خواهند گرفت.
پیشبینیشده که تفاوت میان عادات خرید خانوارهای کمدرآمد و پردرآمد آشکارتر میشود، زیرا مشتریان آگاه از وضعیت موجود دیگر قادر به تأمین هزینه خرید پوشاک همچون گذشته نیستند اما در همین حال، خریداران اقلام لوکس احتمالاً همانطور که قبلاً خرج میکردند، مصون از تأثیر رکود اقتصادی خواهند بود.
افزایش تنشهای ژئوپلیتیک، بحرانهای اقلیمی، تورم و کاهش اعتماد مصرفکننده، اقتصاد جهانی را در وضعیت بیثباتی قرار داده و در چنین شرایطی، برندهای مد به برنامهریزی دقیق نیاز دارند تا از عدم قطعیتها و خطرات رکود امسال عبور کنند.
شرکتهای مدی که میتوانند با بهروزرسانی مدلهای عملیاتی و تنظیم استراتژیهای خود برای زنجیره تأمین، کانالهای فروش و بازاریابی دیجیتال را با پیچیدگی موجود سازگار سازند، بهترین موقعیت را برای مقابله با طوفان آینده خواهند داشت.
کانالها و راهبردهای بازاریابی دیجیتال برای آنها که میخواهند از این شرایط اقتصادی جان سالم به در برند، در حال تقویت هستند و در تلاشاند نظر و احساسات مشتریان افسرده از گرانی را به سمت خود جلب کنند.
ممکن است عدهای خریدهای غیرضروری را به تعویق اندازند یا آنها را کاهش دهند در نتیجه مدیران فعال در صنعت مد باید مدلهای کسبوکار خود را برای محافظت از وفاداری مشتری و جلوگیری از قطع خرید رو کنند.
برندها باید از کمپینهای خلاقانه و کانالهای جدید مانند شبکههای رسانههای خردهفروشی و متاورس برای دستیابی به بازگشت سرمایه بیشتر و تعمیق روابط با مشتریان استقبال کنند.
رهبران صنعت مد باید توجه دقیقی به مسائل کلان اقتصادی و سیاسی در مناطقی که محصولات خود را در آن تولید کرده و به فروش میرسانند، داشته باشند. آنها باید استراتژیهای کاهش ریسک را توسعه دهند و در هنگام ارزیابی بازارهای خارجی جدید و موجود، به نقطهای فراتر از ظرفیت رشد نگاه کنند.
به هر روی بیش از هر زمان دیگری، رفتار مصرفکنندگان غیرقابلپیشبینی و بیثبات است در نتیجه برندها باید رویکردهای طراحی و تجاری خود را مدام بهروز سازند و درغیر اینصورت با درجا زدن در مدلهای بازار سنتی، آینده خوبی در انتظار تولیدکنندگان پوشاک نخواهد بود.