ایران سرزمینی‌ست با بیشترین تنوع زبان و گویش؛ چیزی بالغ بر بیست زبان و بیش از پنجاه هزار گویش رایج، کارخانه عجیبی‌ست زبان در سرزمین ما. سرنوشت تن پوش نیز در این سرزمین همین‌گونه است، در طول تاریخ و عرض جغرافیایی، در میان اقشار متفاوت و به تناسب موقعیت‌های مختلف، شاهد طرح‌ها و نقش‌های گوناگونی برای تن پوش‌ها هستیم، آنچنان تنوعی که اگر عزم ایجاد موزه‌ای برای نمایش نمونه‌هایی از هر طرح و نقش لباس در ادوار مختلف تاریخی نمائیم، موزه‌ای شود به پهنای همه سرزمین ایران.

پوشاک در هرم مازلو قاعده هرم و ابتدایی‌ترین نیاز هر فرد در کنار خوراک است، نخستین نیاز انسان برای تطبیق با محیط طبیعی و اجتماعی خویش. آشکارترین نشانه فرهنگی و شاخص‌ترین مظهر و سمبل ملی ـ قومی، هر جامعه است. سرپوش، تن پوش و پای‌پوش، بخش

عظیمی از فرهنگ اصیل، بومی و معنوی کشورماست.
تن پوش‌ها نشان‌دهنده پایگاه و منزلت اجتماعی، اقتصادی، مذهبی، شغلی و حال و احوال روحی پوشندگان آنها و برتابنده تفاوتهای جنسی، سنی، جایگاه و مقام طبقاتی افراد در گروهای اجتماعی و قومی مختلف است. لباس همانند زبان هویت مردم یک جامعه را مشخص می‌کند.

در اینجا بر آن هستیم تا تخصص و تجربه سالیان کار رسانه‌ای‌یمان را با نگاهی مدرن به صنعت پوشاک ” طراحی، دوخت و فرم” با واکاوی شرایط موجود، در این صنعت گامی برداریم برای باز پس گیری جایگاه صنعت پوشاک این مرزو بوم چرا که زمانی پر افتخار در تاریخ مان داریم که اسکندر مقدونی لباس ایرانی بر تن می‌کرد.

وقت آن است که برای آیندگان این مرز و بوم ردپائی بجای گذاریم به وسعت تاریخ ایران زمین.